خودت را بشناس (نوشته شده بر دیواره معبدی در شهر دلفی یونان، به قرن ششم قبل از میلاد)
معنی و مفهوم خودشناسی و خودآگاهی
در کتاب هاگاکوره متنی بدین مضمون است: «در زندگیمان هر تاسی که میاندازیم شاید آخرین تاس زندگیمان باشد پس آن را حسابشده بیندازیم. هرچند میدانیم روزی فرامیرسد که جهان خواهد بود و ما نخواهیم بود، اما این تصور باطل همراه با ماست که همه، پیش از ما میمیرند و ما آخرین کسی خواهیم بود که از دنیا میرویم و مرگ راهی بس طولانی است. آیا این تفکرات سطحی نیست؟ اگر عمیقتر بیندیشیم این طرز فکر، پوچ و بیارزش است و تنها مانند لطیفهای در یک رؤیاست. بهتر است این افکار را کنار بگذاریم و آگاهانه زندگی کنیم تا زمانی که مرگ در خانهمان را بکوبد. باید بهاندازه کافی تلاش کنیم و به هوش باشیم.»
لازمه زندگی آگاهانه فقط در یک راز نهفته است؟ خودشناسی، خودآگاهی، داشتن فلسفه زندگی و چرایی
در دنیای واقعی، زندگی همچون صحنة تئاتری است که زنان و مردان هر یک نقشهای خود را بازی میکنند، لیکن نقش رهبران، مدیران و انسانهای بزرگ بر شخصیت و اصالت آنها و طول دوران رسالت آنها بستگی دارد. برای چیرگی در رهبری، خودشناسی و خودآگاهی بهعنوان یکی از اصول رهبری، لازمه هر زندگی هماهنگ، پایدار و موفق است. لیکن نیاز رهبران به خودشناسی و خودآگاهی؛ به شناخت پختگیها، ناپختگیها، واکنشها، احساسات و اقداماتشان، بیش از افراد عادی است. در ضمن، پژوهش در زندگی بسیاری از مدیران و رهبران جاودان جهان نشان میدهد که آنان خودشان نسبت به روحیه، اخلاق، واکنشها، شیوه زندگی و رفتار خویش در زمان رهبری آگاهی داشتهاند و یا حتی عملکرد خود را منطبق بر آن، شرط قبول مسئولیت زمامداری خویش قرار دادهاند. صاحبالزمانی، ناصرالدین (۱۳۴۸). دیباچهای بر رهبری. تهران: موسسه مطبوعاتی عطائی. صفحه ۵۲
یک رهبر اصیل برای تبدیلشدن به یک رهبر استراتژیست در زندگی، در کسبوکار و یا حیات رهبریش، ابتدا باید فلسفه زندگی و چرایی خود را مشخص کند، سپس با کشف معمای وجودی (چرایی و فلسفه زندگی) و تعیین هدف نهایی (چشمانداز غایی) خود، جهتی را تعیین کند که نقاط قوت، مهارتها و استعدادهایش را به آنسو سوق دهد. همانطور که ارسطو توصیه میکند، برای تسلط بر احساسات خود تمرین کنید و درباره آینده چنین بیندیشید: «این اقدام مرا بهسوی هدفم پیش خواهد برد و این یکی، مرا بهجایی نخواهد رساند.» باتوجهبه این استانداردها، ما میتوانیم قدرتمندانه به مسیرمان ادامه دهیم. گرین، رابرت. 33 استراتژی جنگ. ترجمه: ایزدی،مرجان (1400)، تهران: نشر آرایان، صفحه 349
مولانا جلالالدین رومی جلالالدین محمد بلخی (7 اکتبر 1207میلادی – 24 دسامبر 1273) معروف به مولوی، مولانا است.نام کامل وی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند.نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغانها، تاجیکها، ترکیهایها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای میانه و مسلمانان جنوب شرق آسیا در مدت هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفتهاند. اشعار او بهطور گستردهای به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست. ترجمه سرودههای مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده بهعنوان «محبوبترین» و «پرفروشترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئیتوئیمولانا. دیوان شمس تبریزی. رباعیات. رباعی شماره ۱۷۵۹
ماهاتما گاندی سخنی دارد به این مضمون که میگوید «پاکدامنی Chastih، گیاه گلخانهای نیست که بتوان از طریق کشیدن دیوار از خود محافظت کرد. پاکدامنی باید از درون رشد کند و آن زمان ارزشمند میشود که توانایی مقاومت در مقابل وسوسههای ناخواسته را در انسان به وجود آورد.» گاندی، موهنداسکارمچاند. گزینه گفتارهای گاندی. ترجمه: میرمعزی، مهشید (1396). تهران: نشر ثالث. صفحه ۱۴ لذا میتوان نتیجه گرفت که این پاکدامنی برای هر رهبر اصیل زمانی حاصل میشود که انسان به خودشناسیخودشناسیSelf-Knowledge و خودآگاهیSelf-Awareness برسد درواقع خودشناسی پایه و اساس اصالت است. وجود بنیانی از خودشناسی منجر به پذیرش خویشتن و درنهایت خودشکوفایی Self-actualization میشود و این یعنی بهرهمندی از برجستهترین پتانسیلهای که ما از آن برخوردار هستیم.
برای مثال، برای انسانهای با عملکرد بالا خودشناسی به این طریق عمل میکند که گوئی دائماً روی طناب باریک مابین انگیزهای که موجب موفقیتشان میشود و دیدگاهی که آنها را در قبال ارزشها و اصولشان پایبند نگه میدارد حرکت میکنند. برای بندبازان که سعی در ایجاد تعادل میان شتاب و تمرکز دارند، خودآگاهی و خویشتنشناسی به منزله وزنهای درونی است که به تعادلشان کمک میکند. وقتیکه هزاران انتخاب سر راهمان قرار دارد، کشف خود اصلیمان پیچیدهتر میشود. این انتخابها یا فرصتهایی برایمان ایجاد میکنند تا به پیشرفتمان کمک کنند یا تبدیل به وسوسههایی میشوند که ما را از خود اصلیمان دور میکنند. بدون خودشناسی و خودآگاهی، بهجای تبدیلشدن به انسانی که در آرزویش هستیم، بهراحتی ممکن است گرفتار دنبالهروی از شهرت یا نمودهای بیرونی موفقیت نمادهای بیرونی موفقیت را میتوان عناوینی از قبیل داشتن شهرت و معروفیت، داشتن پست و مقام، تسلط بر دیگران و… بیان کرد. شویم.
خودشناسی باید نقطه آغازین در مسیر پرورش هر رهبری باشد، چراکه کسب خودشناسی عامل اصلی در تبدیلشدن به رهبری اصیل Authentic Ieadership و چیرگی در مسیر رهبری است. هنگامیکه مدرسه عالی کسبوکار استنفورد از اعضای شورای مشاورش این سؤال را کرد که مهمترین توانایی که رهبران برای پیشرفت لازم دارند چیست؟ تقریباً پاسخ همة آنها یکسان بود: خودشناسی. خودشناسی در مرکز قطبنمای درونی هر رهبری قرار دارد و عنصری اساسی برای شناخت خود، تشخیص علایق و کشف هدف رهبری محسوب میشود. هدف رهبری اصیل، کاملبودن نیست، بلکه مهم این هست که خود را در عمیقترین سطح ممکن شناخت. این فرایند نیاز به دروننگری، بازخورد و حمایت دارد جورج، بیل. کشف شمال حقیقی. مترجمان: پایدارز، محمدرضا و قدیری، شیما (1398). تهران: انتشارات آریانا قلم، صص 135 الی ۱۴۲. اما دشوارترین نکته در خودشناسی این است که خودمان را به همان شکلی ببینیم که دیگران ما را میبینند.
پروفسور و نویسنده سوئیسی «هنری فردریک امیلی»:
«انسانی که زندگی درونی ندارد، برده اطراف و محیط خویش است.»
- تمرین
۱. بهعنوان یک رهبر در زمینه خودشناسی و خودآگاهی شخصی فکر میکنید در چه سطحی هستید؟ آیا میتوانید ادعا کنید که شناخت نسبتاً کاملی نسبت به خودتان دارید؟ اگر جوابتان نه است تصمیم دارید چه مدت زمانی به این موضوع اختصاص دهید؟ (در نظر داشته باشید که موضوع خودشناسی و خودآگاهی امری زمانبر است که برای هر کسی بسته به شناخت شخصیاش و مدت زمانی که بر روی این مسئله از ابتدای زندگیاش کارکرده است متفاوت است. برخی از انسانها حتی در 40 سالگی ، 50 سالگی و… به شناخت خویشتن رسیده اند و این خویشتن شناسی در هر مرحله از زندگی تکمیل تر و پر ملات تر می شود.)
۲. بیان کردیم که دشوارترین نقطه خودشناسی و خودآگاهی، این است که خودمان را به همان شکلی ببینیم که دیگران ما را میبینند. جلسهای با خانواده و نزدیکترین دوستان خود تشکیل بدهید و ببینید ادراک شما از خودتان چقدر با ادراک دیگران از شما یکی است؟ تفاوتها و نقاط مشترک را بیابید و سپس در مرحله بعدی سعی کنید تشخیص دهید که در کدام یک از موارد، شناخت درستی از خودتان نداشتهاید؟
ترتیبی که برای خواندن مطالب خودشناسی و خودآگاهی به شما پیشنهاد می شود: