فیلم The Humans درامیست آمریکایی به نویسندگی و کارگردانی استیون کرم (Stephen Karam). او با این اثر که بر اساس نمایشنامه تک پردهاش با همین نام ساخته شده، در مقام اولین کارگردانیِ فیلم بلند خود وارد دنیای سینما شده است. فیلم انسانها در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی، در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو برای اولین بار به نمایش گذاشته شد و ۲۴ نوامبر ۲۰۲۱ میلادی توسط کمپانی A24 به شبکه Showtime و سینماها رسید.
در اولین تجربه کارگردانی کرم، همیشه پیش نمیآید که احساس هراسی هستیشناسانه به مخاطب منتقل شود اما وقتی فیلمساز تصمیم به ترساندن بیننده بگیرد، با حالتی متفکرانه و ابزاری تاریک، القا کنندهی وحشتی خالص و فراگیر میشود. فیلم انسانها اقتباس دقیقیست از نمایشنامه خودِ کرم، برنده جایزه تونی در سال ۲۰۱۶ (جایزهای برای کارهای تئاتری که مراسم سالانه آن در نیویورک برگزار میشود). اعضای خانواده بلیک گرد هم آمدهاند، اساس فیلم زندگی بخشی به هفت شخصیت است؛ یکی از آنها آپارتمان مخروبهایست در محله چینیهای نیویورک که با حال و هوای غریبِ انسانی تسخیر شده، قرار است بهصورت همزمان –و تا حد امکان لحظه به لحظه- شاهد پیشرفتنِ روز شکرگزاریِ سه نسل متفاوت از این خانواده باشیم؛ نگاهی از زاویه دیدِ دیوار و راهروهای این آپارتمان همراه با سکوتی که گاه از هر آوایی وحشتناک تر بهنظر میرسد.
فیلم انسانها یک درام روایی یا سلسله مراتبیِ آشکار نیست و اتفاقات زیادی را در بر نمیگیرد؛ یک اکت و یک مکان، از آمادهشدن شام تا خواندن دعا، اجرای سنتهای خانوادگی، ظهور تنشها و آشکار شدن رازها. ممکن است برخی این روند را از مشخصههای سینمای هنری و بی محتوا بدانند، اما اینطور نیست! چنین مواردی دقیقا علت خاص بودن فیلم را آشکار میکند، اثری دارای تنها یک چهره که با قدرت و بینش خاص خود، تصویرگر وضعیت انسان میشود.

در چنین فیلمی توسعه شخصیت باید مهمترین سیاست فیلمساز باشد که در این اثر هم همینطور است. زوجی از پایینترین بخشِ طبقه متوسط جامعه، اریک (ریچارد جنکینز) که در افتادگی شانههایش ناامیدی خاصی دیده میشود، در کنار دیردر (جین هودیشل که در نسخه تئاتری هم ایفای نقش کرد)، قلب تپنده و آسیبپذیر فیلم، به همراه دخترانشان، یکی ایمیِ آشفته از گرفتاریهای حال حاضرش (ایمی شومر) و دیگری بریجید (بینی فلدشتاین) فردی عاشق و مشتاق به آهنگسازی. بریجید بههمراه دوست پسرش ریچارد (استیون ین) در این خانهی تازه اجاره شده، میزبانان جشن شدهاند. ریچارد مشغول به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعیست؛ چشمانتظار برای سرمایهای که بعدتر به او میرسد. در این میان مادر بزرگ مومو (جون اسکوییب) روی ویلچر از زوال عقل رنج میبرد و گاهی جملات بیمعنایی از دل سکوتش برمیخیزد؛ درکل حس تلخ و شیرینی در رفتارش وجود دارد.