خلاصه کتاب، ماه عسل برداشت شخصی من از نکات مهم و اساسی قابل یادگیری از مطالعه کتاب می باشد ، مطالعه این نکات برای خوانندگانی که وقت و زمان لازم جهت مطالعه کامل کتاب را ندارند خالی از لطف نیست.
کتاب کار عمیق اثر کال نیوپورت
فصل سوم – کار عمیق هدفمند است
1. ما در دورانی زندگی می کنیم که در آن پذیرفته شده است که هر چیزی که مرتبط با اینترنت است به طور پیش فرض خلاقانه و لازم است. رفتارهای نابود کننده کار عمیق مانند پاسخهای فوری به ایمیل و حضور فعال در رسانه های اجتماعی مورد ستایش قرار میگیرند. (زندگی عمیق تنها از لحاظ اقتصادی سود آور نیست بلکه زندگی خوبی هم است).
2. جهان ما نتیجه چیزی است که به آن توجه میکنیم. بنابراین برای یک لحظه، دنیای ذهنی که زمان زیادی را برای تلاش های عمیق اختصاص دادهاید، میسازید را در نظر بگیرید، یک گرانش و احساس اهمیت ذاتی در کار عمیق وجود دارد. چه برنامه نویسی باشد و چه چاقوسازی.
3. ذهن بیکار کارگاه آموزش شیطان است. هنگامی که تمرکز را از دست میدهید ذهنتان تمایل دارد که به آنچه در زندگی تان درست است بر آنچه میتواند اشتباه باشد خیره شود. یک روز کاری که توسط کارهای کم عمق هدایت میشود از دیدگاه عصبی، روزی خسته کننده و ناراحت کننده است.
4. استدلال دوم – استدلال روانشناختی برای عمق، بهترین لحظات معمولاً زمانی اتفاق می افتند که بدن یا ذهن فردی در تلاش داوطلبانه برای انجام کاری دشوار و ارزشمند، از نهایت ظرفیت اش استفاده می کند. این حالت را حالت غرقه گی ذهنی می گویند.
برخلاف نگرش و عادت مردم که معتقدند استراحت باعث شادی آنها میشود ، تحقیقات نشان میدهد که این تصور اشتباه است. به طرز عجیبی لذت بردن از کارها واقعا آسان تر از زمانهای آزاد است زیرا آنها مانند فعالیت های غرقه گی برپایه اهداف و قوانین مربوط به بازخورد و چالش ها ساخته شده اند. همه این موارد فرد را تشویق می کند که مشغول انجام کارش شود، تمرکز کند و خود را در آن غرق کند.میزان رضایت از زندگی با میزان غرقه گی افراد رابطه ی مستقیم دارد.
5. ارتباط بین کارعمیق و غرقه گی باید مشخص باشد. کار عمیق فعالیتی است که برای ایجاد حالت غرقه گی مناسب است. 1) استفاده از ذهنتان تا حداکثر ظرفیت اش. 2) تمرکز کردن و غرق کردن خودتان در یک فعالیت که همگی آنها کار عمیق را هم تعریف میکنند. همانطور که آموختیم غرقه گی موجب شادی می شود.عمل رفتن به عمق، آگاهی را به گونهای تنظیم میکند که زندگی را ارزشمند می کند.
6. پیدا کردن و انتخاب شغلی که متناسب با شور و اشتیاق تان است کاستی هایی از لحاظ فکری دارد، که توجه ما به صنعتگری سنتی می تواند به اصلاح آن کمک کند. ما در فرهنگ فعلی مان، تاکید زیادی بر توصیف مشاغل داریم. شما به کار عالی رتبه نیاز ندارید ، بلکه به رویکرد عالیرتبه در مورد کارتان نیاز دارید. دومین نگرش کلیدی در مورد این استدلال، این است که پروژه استاد کار ضرورتا وظیفه ای عمیق و بنابراین مستلزم تعهد به کار عمیق است. کار عمیق برای تسلط بر مهارت ها و سپس کاربرد آنها در سطح ممتاز ضروری است. کار عمیق کلیدی است برای استخراج هدفمندی از حرفه شما. لذا وقتی به سطح عالی برسید شما تبدیل به استاد شده اید. ( استادها هم راضی اند، هم خوشحال، هم جیبشان پر از پول)
7. اگر مهارت کار عمیق را پرورش دهید از لحاظ حرفهای پیشرفت خواهید کرد. گالافر نقلقول می کند که من به صورت متمرکز زندگی خواهم کرد چرا که این، بهترین نوعی است که وجود دارد.

فصل 4 – بخش دوم قوانین
قانون اول، عمیق کار کنید
1. خوش روانی در فلسفه یعنی، به معنی داشتن یک روان خرسند، سالم ، شاد و غنی است. دستگاه خوش روانی مفهوم معماری است که اصولی را برای طراحی و ساخت فضای کاری ارائه میدهد که بسیاری از نواقص و معایب شناخته شده دفاتر کار فعلی را حذف کرده است. هدف این دستگاه ایجاد محیطی است که کاربران بتوانند به حالت عمیق شکوفایی بشری که حد نهایی توانایی های شخصی آنهاست دست یابند. به عبارتی این فضا برای هدف منحصر به فرد ، توانمند سازی به منظور انجام عمیق ترین کار عمیق ممکن طراحی شده است. متاسفانه این دیدگاه یعنی دستگاه خوش روانی دور از واقعیت هاست. به جای آن خودمان را در دفاتر باز که باعث حواس پرتی می شوند می یابیم. جایی که در آن نمی توان صندوق پیام ها را نادیده گرفت و جلسات به صورت بی وقفه برگزار میشود. محیطی که در آن همکاران ترجیح می دهند به آخرین ایمیل هایشان پاسخ دهند به جای اینکه بهترین نتایج ممکن را تولید کنند. به عبارتی شما به عنوان خواننده این کتاب، طرفدار عمیق در دنیای کم عمق هستید. یکی از موانع اصلی عمیق شدن، تمایل به تغییر توجه تان به سمت چیزی سطحی تر است. افراد در تمام طول روز با تمایلات خود می جنگند، تمایل داشتن تبدیل به قاعده شده است نه استثناء. پنج مورد اول لیست در خصوص جنگیدن با تمایلات عبارتند از: تمایل به داشتن زمان استراحت هنگام کار، بررسی کردن ایمیل و شبکه های اجتماعی، وب گردی، گوش دادن به موسیقی یا تماشای تلویزیون است. کلید ایجاد کار عمیق این است که از نیت های خوب فراتر بروید و برای حداقل کردن استفاده از اراده محدودتان، کارهای روتین را برای ایجاد تحول و حفظ حالت تمرکز، بدون وقفه ضروری، به زندگی کاریتان اضافه کنید.
2. چهار روش در زمانبندی کار عمیق
1) روش روهبانی در زمانبندی کار عمیق، این روش قصد دارد تلاش عمیق را با حذف یا حداقل رساندن تعهدات کم عمق به حداکثر برساند. عمل کنندگان به این روش رهبانیت تمایل دارند هدف حرفه ای واضح و ارزشمندی برای دنبال کردن در اختیار داشته باشند. عمده موفقیت حرفه ای آنها در این است که، این کارها را به صورت استثنایی خوب انجام دهند.
2) روش دو مودی در زمانبندی کار عمیق ، این روش از شما می خواهد که زمانتان را تقسیم کنید. برخی از دورههای آن که به طور واضح مشخص شدهاند به جستجو های عمیق اختصاص دهید، بقیه را برای سایر کارها باز بگذارید. فردی که این رویکرد را دنبال میکند در طول زمان عمیق، عملکرد رهبانی مانند جستجوی شدید و تمرکز بدون وقفه خواهد داشت و در زمان های کم عمق، چنین تمرکزی در اولویت قرار ندارند. روش دومدی معتقد است که کارهای عمیق میتواند بهرهوری خیلی زیادی تولید کنند اما این تنها در صورتی است که شخص زمان هایی را برای رسیدن به حداکثر شدت شناخت، اختصاص دهد. وضعیتی که در آن پیشرفت های بزرگ و واضح رخ می دهد. به همین دلیل در این روش حداقل زمانی کار عمیق یک روز است. و کنار گذاشتن چند ساعت در یک روز در این روش زمان کمی است. در ضمن این روش توسط افرادی که در غیاب تعهدات خود به کارهای غیر عمیق نمی توانند موفق شوند به کار می رود. افرادی که روش دومودی را درخصوص کارهای عمیق به کار میبرند بهرهوری رهبانیت را تحسین میکنند اما به ارزش هایی که از طریق رفتارهای کم عمق در زندگی کاریشان هم به دست میآورند هم احترام میگذارند.
3) روش ریتمیک برای زمانبندی کار عمیق ، این روش ادعا میکند که سادهترین راه برای شروع با ثبات جلسات کار عمیق این است که آنها را به عادات منظم و ساده تقلیل کنید به عبارتی دیگر هدف این استراتژی، تولید ریتمی برای این کار است،زمانی که قصد رفتن به عمق دارید نیاز شما را برای صرف انرژی در زمینه تصمیمگیری حذف کند.این روش از طریق حذف حتی ساده ترین تصمیمات زمانبندی مانند تصمیم در مورد اینکه چه زمان هایی در طول روز کار کنید این موانع را می کاهد. روش ریتمیک تضاد جالبی با روش دومودی ایجاد میکند. شاید این رویکرد به سطوح شدید تفکر عمیق که در جلسات یک روزه ایجاد می شود و مورد علاقه طرفداران رویکردی دومودی است برسد. اما در عوض با واقعیت طبیعت انسانی سازگارتر است. تصمیم گیری بین رویکردهای دومودیک و ریتمیک ممکن است بستگی به میزان کنترلی داشته باشد که روی موضوعاتی زمانبندی دارید.
4. روش روزنامه نگاری در زمانبندی کار عمیق
در این رویکرد در هر زمانی که بتوانید کار عمیق را با زمانبندی تان تطبیق دهید، روش روزنامهنگاری مینامیم. در این حالت مانند روزنامه نگاران در یک فاصله زمانی کوتاه با ایجاد تمرکز به کار عمیق مشغول می شوید. این روش برای کسانی که در کار عمیق تازه وارد هستند مناسب نیست. توانایی تغییر سریع ذهنتان از حالت کم عمق به پر عمق به طور طبیعی به دست نمیآید. بدون تمرین چنین تغییراتی می توانند ذخایر محدود نیروی اراده تان را به طور جدی کاهش دهند. این عادت هم چنین نیاز به اطمینان به توانایی هایتان دارد.
در این روش در هر زمان که امکان عزلت نیشی وجود داشته باشد، بهره می گیریم تا بتوانیم حالت کار عمیق را ایجاد کنیم. با این حال انجام به روش روزنامه نگاری در مراحل اولیه بسیار مشکل است. اما اگر در مورد ارزش آنچه تلاش می کنید تولید کنید و تمرین مهارت عمیق شدن، را انجام دهید، یکی از بهترین روش ها برای استخراج کار عمیق از زمانهای مرده است.
اگر میخواهید به سرعت به سمت عادت کار عمیق بروید باید یاد بگیرید تا جایی که می توانید اراده ی خود را محدود کنید و از آن کمتر استفاده کنید. زمان و روش کارعمیق کاملا بستگی به شما دارد. ممکن است در طول روز زمان خاصی در مکان خاصی در حالت رهیانیت، از همه کناره بگیرید و به کار عمیق مشغول شوید یا ممکن است اولین ساعات روز(۵ صبح) را انتخاب کنید. در انتخاب روش تان، حتی شرایط خودتان را در نظر بگیرید. طوری نباشد که این روش به زندگی یا شغل شما آسیب بزند.

فصل 5:- 6- 7-8 : ایجاد روال کاری خودتان
مشاهدات اغلب نادیده گرفته شده، در مورد کسانی که از ذهنشان برای تولیدات ارزشمند استفاده می کنند نشان میدهد که آنها به ندرت در مورد عادت کاریشان تصادفی عمل میکنند.
ذهن های خلاق بزرگ، مانند هنرمندان فکر میکنند. اما مانند حسابداران کار میکنند. این استراتژی پیشنهاد میکند برای استفاده حداکثری از جلسات عمیق تان، عادتها و روال ها را با همان سختگیری و شیوهای که متفکران بزرگی انجام میدادند انجام دهیم، دلیل خوبی برای این تقلید وجود دارد. موفقیت در عمیق شدن دوباره و دوباره است.
چگونه از کارتان حمایت خواهید کرد؟ روال کاری شما این اطمینان را باید به وجود آورد که مغزتان حمایتی نیاز دارد تا بتواند عملکردش را در سطح عمیق حفظ کند، به دست می آورد. این حمایت شاید، پیاده روی یا یک قهوه و… باشد. ( نیچه: تنها اندیشه ها و ایده هایی که از پیاده روی به دست میآیند ارزشمند هستند)
در تمامی موارد، تغییر محیط یا جستجوی سکوت نیست که عمق بیشتری را مهیا میکند، نیروی غالب روان شناسی،تعهد بسیار جدی است که در دست دارید، قرار دادن خودتان در یک مکان عجیب و غریب برای یک پروژه، یا تعطیل کردن یک هفته ای یک کار برای فکر کردن یا زندانی کردن خودتان برای اختراع یا پیدا کردن ایده ای را کامل کنید. این حرکات اهداف عمیق شما را به سطحی از اولویت ذهنی می رساند که به گشودن منابع ذهن مورد نیاز شما کمک می کنند.گاهی اوقات برای اینکه به عمق بروید ابتدا باید حرکات بزرگ انجام دهید. تنها کار نکنید، رابطه بین کار عمیق و همکاری، مهارت می طلبد.اهداف ایجاد محیطهای کاری باز، تسهیل ایجاد ارتباط و جریان ایده بود این رسوم و فرهنگ استارتاپی در تمام محیط های کاری دیگر عجین شده است.این اصل بیان میکند، زمانی که اجازه می دهید افراد به طور تصادفی با یکدیگر برخورد کنند همکاری های هوشمندانه و ایدههای جدیدی پدیدار میشود این اصل را نظریه خلاقیت اتفاقی مینمامیم . البته آیتم های دیگری نظیر کاهش هزینه ها و افزایش نظارت هم در این فرهنگ و رسوم استارتاپی نقش داشته اند. البته از جذابیت کمتری نسبت به مورد اولی برخوردارند.
تحقیقات نمونههای عملی نشان میدهد که جداسازی برای کار عمیق مولد ضروری نیست. برای بسیاری از انواع کارها به ویژه هنگامی که دنبال کار نوآورانه هستید کار عمیق همکارانه می تواند نتایج بهتری را کسب کند، بنابراین این استراتژی از شما می خواهد که بهترین گزینه برای گنجاندن کار عمیق در زندگی وحرفه تان را در نظر بگیرید.
با وجود این برای انجام این کار دو دستورالعمل وجود دارد:
1) حواس پرتی همیشه نابود کننده عمق است.فعالیتهای خلاقانه اتفاقی خود را از تفکر عمیق جدا کنید. این دو فعالیت باید به صورت منطقی از هم تفکیک و بهینه شوند زیرا که ترکیب آنها با هم مانع رسیدن به هر دو هدف می شود.
2) حتی زمانی که برای تفکر عمیق به حالت اقمار بر می گردید. با کار کردن در کنار کسی که روی همان موضوع کار میکند، میتوانید با یکدیگر به سمت و سوی عمیقتر پیش بروید و بنابراین در مقایسه با کار کردن به تنهایی، تولیداتی با ارزش خیلی بیشتر ایجاد خواهید کرد.
3) مانند یک کسب و کار عمل کنید. در جهان حرفه ای مشکل شرکتها آن است که چگونه استراتژی مورد نیاز برای دستیابی به یک هدف را پس از مشخص کردن و شناسایی، اجرا کرد.
دستورالعمل شماره یک:روی موارد خیلی مهم تمرکز کنید. (هر چه بیشتر کار کنید، کمتر کار کردهاید.)
هرچقدر سعی کنید کار بیشتری را انجام دهید در واقع کار کمتری را انجام خواهید داد. انجام کارها باید به هدف گذاری تعداد کمی از اهداف بسیار مهم انجام شود. این سادهسازی به تمرکز انرژی به میزان کافی برای رسیدن به نتایج واقعی کمک خواهد کرد. برای یک فرد متمرکز به کارهای عمیق، این مفهوم بدین معنی است که تعداد کمی از نتایج جاه طلبانه را برای پیگیری در ساعت کار عمیق اش تعیین کند. داشتن هدف خاصی که منافع حرفه ای ملموس و قابل توجه ای را فراهم میکند یک جریان با ثبات تر شوق و اشتیاق فراهم میکند.
دستورالعمل شماره دو: براساس ارزیابی فرآیند اقدام کنید
هنگامی که هدف بسیار مهم را شناسایی کردید، باید میزان موفقیت خودتان را تعیین کنید. در 4DX دو نوع ارزیابی وجود دارد. ارزیابی فرآیند 2- ارزیابی نتایج.
ارزیابی نتایج، توصیف چیزی است که تلاش میکنید در نهایت آن را بهبود ببخشید.( مانند افزایش رضایت مشتریان) ایراد این نوع ارزیابی اینست که بعد از مشخص شدن نتایج دیگر برای اصلاح عادت شما دیگر دیر شده است. از سوی دیگر ارزیابی فرآیند، رفتارهای جدیدی را ارزیابی می کند که موفقیت در زمینه ارزیابی نتایج را هدایت خواهند کرد.در مثال نانوایی، یک ارزیابی فرآیند خوب، ممکن است تعداد مشتریانی باشد که نان ها را رایگان دریافت میکنند. این عدد مستقیماً با دادن نان های رایگان بیشتر افزایش مییابد و این بهبود فرآیند میباشد.
برای یک فرد متمرکز بر کار عمیق، شناسایی ارزیاب فرایند مرتبط آسان است. زمان صرف شده برای حالت کار عمیق که به هدف خیلی مهم شما اختصاص داده شده است.استفاده از ارزیابی فرایند در اهداف کوتاه مدت کار عمیق، مهم است چرا که تا رسیدن به هدفتان در کار عمیق، زمان لازم است و این موجب خواهد شد تا شما بتوانید عملکرد خود را ارزیابی کنید
خلاصه شده : حسین علی محمدی (Hossein Alimohammadi)